ایشان می فرمودند:
« بعد از اولین ملاقات با جناب شیخ، قرار بر آن شد که به جلسه ایشان برویم. وقتی به خدمتشان رسیدیم، ایشان رو به قبله نشسته و مناجات می خواندند.
جناب شیخ عادت داشت که در ضمن دعا خواندن و مناجات، جملاتی بگوید که تنها اهلش آنرا دریافت می کردند.
من هم در همان جلسه، پشت سر ایشان نشستم و با وی هم نوا شدم.
در میان دعا، شخصی وارد مجلس شد که در ظاهر، هیچ شباهتی با دیگر شاگردان شیخ نداشت.
ریشهایش را تراشیده بود و با کلاه و لباس مخصوصی وارد مجلس شد. من هم در همان حال و هوای جوانی با خود گفتم که این شخص، با این سر و وضع، اینجا چه می خواهد؟
درست به محض آنکه این مطلب در ذهنم خطور کرد، شیخ مناجات را رها کرده و با صدای بلندی فرمودند: تو به ریشش چه کار داری؟
اگر ریشش را تراشیده، در ازای آن دو صفت خوب دیگر دارد، که ریش داری مثل تو، از آن بی بهره است.
پس مال اون به تو می چربد ... و دوباره مناجاتش را ادامه داد.»
منبع: صالحین
سلام ، چرا نام کاربری و پسورد نگاه نو رو به من نمیدین تا من هم کمک کنم؟
سلام وخسته نباشید
متن قشنگی بود
با اجازه به روی وبلاگم قرارش می دهم
یا علی
به خط و خال گدایان مده خزینه ی دل ... به دست شاه وشی ده که محترم دارد ...
چشم . چشم به راه سعادتیم برای سرودنش .
ممنونم .
واسه ما هم دعا کن
دلت شاد
سلام علیکم
ما نیز وبلاگ شما را لینک کردیم
یا علی
یا حق
امان از جهلم........
عجب آرامشی میده این وبلاگتون
عزیز گرامی بسیار خوشحالم که اشاعه فرهنگ متعالی ناب تشیع را می دهید مطلب بسیار نغز شیخ در خصوص ظاهر و باطن افراد را قبلا خوانده بودم لیکن این بار این نوشته از متن وبلاگتان مرا بر آن داشت تا آن را برروی مطلب خود بگذارم جزاکم ااه انفسکم
واقعا این داستان رو باید به مقامات جمهوری اسلامی بگید که با فشار بر روی مردان در ادارات برای ریش گذاشتن کاری کردن که اکنون پس از 32 سال انقلاب جوانانی که در این انقلاب متولد شدن دین گریزند همش به این علت است که مسولان نظام ما ظاهر بین هستند خدا همه انها و ما را هدایت کنه عجب ظلمی کردن به دین و اسلام
چرا همه عقده ریش دارن
یکی نیست بگه اون دوتا صفت خوب چی بود که چربیده؟
والا !!!!!!!!!!!!! با این نون پختنشون !!!!