آری صحبت با خدا بسیار آداب دارد. هرگاه با او صحبت می کنیم باید بدانیم که چه می خواهیم . باید اگر خواسته ای داریم بدانیم که خواسته اصلی آن نیست ، خواسته اصلی کدام است ؟
ولا تحرقنی به النار ... .
همیشه با خدا به گونه ای صحبت کنیم که زیبا باشد و در مقام مولا باشد .مانند صحبت اولیاء خدا در ادعیه که به قول امام راحل قرآن صاعد میباشد (کتاب قرآن به ما نازل شده است و دعا از ما به سمت خدا بالا می رود ) هر کس قرآن نازل را بفهمد می تواند قرآن صاعد را بگوید .
پس برای اینکه اشتباه صحبت نکنیم ، بهتر است از ادعیه رسیده به ما استفاده کنیم . در دعاهای ائمه هم درخواست های ما چه اصلی و چه فرعی ذکر شده است و از آن مهم تر به ما درس هم داده شده ، که دنبال چه خواسته هایی باشیم برای ما بهتر است . دعا تنها جایی است که امام (ع) بدون سقف صحبت می کند .
زیرا در احادیث مقام شنونده و یا پرسنده را درک کرده و سطح بحث را پایین می آورند .ولی وقتی با خدا صحبت می کرده اند نیازی نبوده که در حد عقل مردم صحبت کنند بلکه در خور خدا صحبت شده است .
نوعی اعجاز در آن وجود دارد گویی که در یک دعای سحر که زیاد هم طولانی نیست امام (ره) کتابی به شرح آن نوشته که هنوز هم برای اساتید عرفان بسیار قریب و نامفهوم است .
امیدوارم که از ماه رمضان و دعاهای خوب آن مستفیذ شده باشید .
در دعا باید دقت کرد که حال زود گذر است باید سعی کرد که به مقام رسید، که پایدار است ؛ نباید دید که یک شب یا روز حال نداریم. باید آنقدر جلو رفت که به مقام نزد خدا بودن به صورت دائم رسید ؛ آری همیشه نزد خدا هستیم باید به این درک رسید؛ که خود این، مقام معرفت است .
اگر بدانیم که عمل و دعا دو بال پرواز ما هستند ، اگر عمل کنیم اما در مقام دعا خود را خوار در خانه خدا نکنیم دچار عجب می شویم ، اگر فقط دعا کنیم و به وظایف عمل نکنیم مانند یک لاف زن و دروغ پرداز می شویم که ادعای بندگی می کند ولی در عمل در بندگی خود سر به اطاعت فرمان او نمی گذارد .
قبل ؛ در حین ، و بعد از عمل و حتی در مقامی که نیاز به عمل هم نمی باشد باید دعا کنیم . بیایید با خدا صحبت کنیم .
ادامه دارد
«اشهد انّ» عشق تو، کشت مرا کشت مرا!
«اشهد انّ» روی تو، روی خود خود خدا
«اشهد انّ» بوی تو، بوی بهار جان و دل
«اشهد انّ» چشم تو، چشمهی خوبی و صفا
«اشهد انّ» حسن تو، غبطه خورد بر آن پری
«اشهد انّ» حال تو، مایهی رشک اولیا
«اشهد انّ» سینهات، صافی ابر پاکدل
«اشهد انّ» چهرهات، روشنی ستارهها
«حیّ علی» جنون جنون! دیدهی آغشته به خون
«حیّ علی» بدون چون! نیست در این سرا «چرا»
«حیّ علی» به سوی آن کو بردت به آسمان
«حیّ علی» دوان دوان، همچو خیال بادپا
«حیّ علی» شکر شکر، که ریزد از لب سحر!
«حیّ علی» گهر گهر، که بخشد از لبش به ما
«حیّ علی» طرب طرب، که عشق او شود سبب!
«حیّ علی» طلب طلب، که تا شوی ز خود رها...
امیر حسین سام
امام(ع) مىفرماید: «المؤمن اعز من الجبل، الجبل یستقل بالمعاول والمؤمن لا یستقل من دینه; (4)
مرد با ایمان، ثبات و پایداریش از کوه بیشتر است; زیرا کوه به وسیله کلنگ، کمو کاسته مىشود، ولى ایمان مؤمن با هیچ کلنگى کم نمىشود (کاملا بر اعتقاد و عقیده خود ثابت قدم و پا برجاست)».
خداى تعالى مىفرماید:
«یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله لعلکم تفلحون; (5)
اى کسانى که ایمان آوردهاید! بردبارى کنید و بر دشمنان، در پایدارى پیشى گیرید و عزم راسخ و استوار داشته باشید و تقوا پیشه کنید، امید است که رستگار بشوید.»
این دستور بزرگ و بىنظیر که بهترین راه رستگارى و کامیابى را نشان مىدهد، مشتمل بر چهار فرمان است که اگر مسلمانان آنها را اطاعت کنند، کامیابى در دنیا و آخرت را دارا خواهند شد.
در آغاز امر به صبر و شکیبایى است، مىفرماید: در زندگانى که سراسر سختى و مشقت است، جز پایدارى در برابر آنها، راه دیگر براى موفقیت نیست، کسى که نتواند در برابر فشارها و سختىهاى زندگى بردبارى کند در مبارزه زندگى خورد خواهد شد.
فرمان دوم، آناست که در صبر و پایدارى، از دشمنان خود پیشى بگیرند. بهعبارت دیگر; مسلمانان در جهاد باید پایدارى و استقامتشان بیش از دشمنانشان باشد تا بر آنها پیروزى یابند; قرآن کریم در جاى دیگر مىفرماید:
«ان یمسسکم قرح فقد مس القوم قرح مثله; (6)
اگر بر شما زخمى و جراحتى رسید، بردشمنانتان نیز مانند آن رسیده است.»
یعنى باید استقامتشما از آنان بیشتر باشد. باز هم قرآن مىفرماید:
«ان تکونوا تالمون فانهم یالمون کما تالمون و ترجون من الله ما لایرجون; (7)
اگر شما درد مىکشید، دشمن نیز مانند شما درد مىکشد، ولى شما امید پاداش از خدا دارید ولى آنان ندارند.»
یعنى با آن که مسلمانان در رنجبردن با دشمنانشان یکسانند، ولى مسلمانان امید کامیابى و خوشبختى دارند، ولى کفار چنین امیدى ندارند; زیرا کفار براى تعصب و لجاجت مىجنگند; ولى شما مسلمانان براى خدا نبرد مىکنید; پس، کفارهم در دنیا نجبیهوده مىبرند و هم در آخرت مىسوزند (خسر الدنیا و الاخرة ذلک هو الخسران المبین; (8) بدبختى و زیان هر دو جهان، نصیب آنها خواهد بود، این، همان زیان و خسران آشکار است).
در فرمان سوم، خداى تبارک و تعالى، مسلمانان را به عزم راسخ و ثبات در عقیده مىخواند که هشیار باشند که در اثر تبلیغات شوم، سستى ایمان به آنها دست ندهد، همانطور که سرباز در سنگر، آماده دفاع از هرگونه پیشآمد و حملهاى از طرف دشمن است، مسلمانان باید کاملا هشیار و آگاه و آماده باشند که تبلیغات زهر آگین دشمنان اسلام در مغز آنها اثر نکند و با استدلالى محکم و منطقى قوى، از عقیده خود دفاع کنند، بلکه آنان را به راه حق و حقیقتبخوانند تا از بدبختى در دو جهان خلاصى یابند.
فرمان چهارم دعوت مسلمانان به تقوا و پرهیزکارى است. تقوا عبارت است از: انجام دادن اوامر و دورى کردن از مناهى حضرت بارى تعالى است. در آخر این آیه مبارکه، با جمله طلایى و زرین «لعلکم تفلحون» پایان مىیابد. آرى، مسلمانانى که این فرمانهاى چهار گانه حضرت حق را اطاعت کنند، امید رستگارى و کامیابى در دنیا و آخرت براى ایشان خواهد بود.
اىکاش مسلمانان اندکى به خود مىآمدند و در تهذیب و اصلاح خود مىکوشیدند و براى به دست آوردن فضایل اخلاقى و صفات پسندیده، همت مىگماشتند و دست تضرع و زارى به درگاه حضرت پروردگار دراز مىکردند و آن وجود مقدس را به رحمت واسعهاش سوگند مىدادند که نظر مرحمتى به جانب مسلمانان بیاندازد تا روحیات و اخلاقیاتشان رنگ نوینى به خود بگیرد و از صفات عالى بر خوردار شوند، بلکه از این حضیض ذلتبرهند و دوباره به اوج رفعتبرسند و پرچم اسلام، سربلندترین پرچمهاى جهان و آیت نصر و ظفر گردد و «لعل الله یحدث بعد ذلک امرا». (10)