نگاه نو

این وبلاگ با موضوعات معرفتی و روانشناسی در جهت پیشبرد سطح آگاهی اعضای خود و عموم استفاده کنندگان فعالیت می کند .

نگاه نو

این وبلاگ با موضوعات معرفتی و روانشناسی در جهت پیشبرد سطح آگاهی اعضای خود و عموم استفاده کنندگان فعالیت می کند .

بیایید با خدا صحبت کنیم (3)

بااین مقدمات تازه به ابتدای سخن رسیده ایم ، و سوالات زیر :

- چرا با خدا ارتباط باید داشته باشیم ؟

- چرا این ارتباط باید از نوع حرف زدن هم باشد ؟

- آیا واقعا این نیاز بوده یا خیر ؟

- اگر این نیاز هست آیا این نیاز را عامل نقصی در خلقت باید دانست یا نه خود خالق، با هدف چنین خلق کرده است ؟

برای این سوالات هر کسی جوابی دارد ولی در نگاه اول به جواب های داده شده انسان می تواند عقل و روحیات و حتی نیازهای روحی افراد مختلف را اندازه بگیرد و سنجش کند پس به جواب باید به  صورت عمیق نگاه کرد تا در اصول عقاید ما مشکلی بوجود نیاید . نباید فقط به انشاء توجه کرد باید به استنادات توجه کرد .

اولین و مهمترین و اصلی ترین جواب به چرایی این ارتباط را باید در قرآن یافت ؛و آن این است که خدا خواسته تا با او ارتباط برقرار کنیم و آن هم از نوع لسانی ، یعنی بین چهار نوع ارتباط معرفتی ،عملی ،قلبی و زبانی که همه مورد تائید آیات و روایات می باشند در خصوص رابطه زبانی هم دستور داریم . هرچه عمل هم جمع کنیم باز باید این زبان را نیز با آن همراه کنیم ... .

آیه چیست :    «ادعونی استجب لکم » بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را ؛   سوال : این که خدا خواسته های ما را اجابت کند آیا الزام آور است که ما حتما خواسته داشته باشیم ؟

اشکال همین جاست که این آیه همیشه برای ما ناقص خوانده شده است و از آن برای نشان دادن کرم حضرت حق استفاده شده است . ولی روی سخن در ادامه به گونه ای دیگر عوض می شود .

« و قال ربکم ادعونی استجب لکم ، ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین » (غافر 60 )

«  و پروردگارتان فرمود : مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را . در حقیقت کسانی که از پرستش من کبر می ورزند به زودی خوار در دوزخ در می آیند

آن چنان کبریایی خدا از این آیه تجلی دارد که جز وظیفه دانستن این  ارتباط لسانی با حضرتش را ، مستوجب دوزخ می کند . زیرا این کبر نه در مقابل بندگان خدا، که آن هم بد است، بلکه کبر در پیشگاه کبریایی خود حضرت الله می باشد . حتی گاهی سوال در مورد چرایی این امرالهی خود تکبر ورزیدن در مقابل او است ؛ زیرا گاهی سوال بنده به گونه ای است که می خواهد دیکته پروردگارش را تصحیح کند ؛

پس چگونه می توان علت یابی کرد ؟

                                     ادامه دارد                  
نظرات 4 + ارسال نظر
عارف شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:16

لبیک الاهم لبیک

مهجور شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 16:09

ما شما را به عرفان قبول کرده ایم جناب عارف ولی اللهم درست می باشد مارا هم دعا کن

عارف دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:49

منتظر بودیم شما قبول کنید.
اشتباه می تواند تایپی باشد.

سجاد چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 21:59 http://bineshi-amigh.blogfa.com

وبلاگتون قشنگه!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد