نگاه نو

این وبلاگ با موضوعات معرفتی و روانشناسی در جهت پیشبرد سطح آگاهی اعضای خود و عموم استفاده کنندگان فعالیت می کند .

نگاه نو

این وبلاگ با موضوعات معرفتی و روانشناسی در جهت پیشبرد سطح آگاهی اعضای خود و عموم استفاده کنندگان فعالیت می کند .

بیایید با خدا صحبت کنیم (5)

حال که به عبد بودن و وظیفه عبد نسبت به مولا واقف شدیم دومین دلیلی که باید در جواب این سوال که ، چرا خداوند دستور داده با او صحبت کنیم ؟ ،می توان گفت این است که باید دانست که عبد آنقدر کوچک است که در مقام اول باید به جبر و بدون سوال فرامین را بپذیرد که این ناشی از مقام کبریایی حضرت حق است و او خود برای بندگانش این را اول می پسندد .

 

 ذکر محوری نماز را الله اکبر قرار داده تا هر روز بندگانش به جلال و جبروتش اقرار کنند و رحمت و رحیمیت او بندگانش را به فراموشی اقتدارو کبریایی اش نکشاند . آیا در مقابل چنین خدای با کبر وبزرگی می توانیم جز از در اطاعت وارد شویم .

 

 کبر برای بنده صفت نکوهیده ای است . ولی برای پروردگار جزء صفات عالی محسوب میشود . این صفت برای بندگان خوب خدا باعث دل گرمی می شود نه باعث دوری از خدا . آنها درست مانند کودکی که از چیزی ترسیده و به سرعت خود را به پدر خود، که اورا مظهر قدرت میداند ، میرساند ، عمل میکنند . اتفاقا برای عبد ،خدایی که مظهر کبر و رحمت در یک جا باشد بهتر از مولایی است که فقط مهربان باشد ولی در مقابل کبریایی دیگران به زانو در آید ؛پس از بزرگی خدا متوجه شکوه او باید شد و از عبد چنین مولایی بودن در مقابل دیگرانی که عبد پول و ثروت دنیا ، تجمل وعلم و ... شده اند در حالی که تمام آنها در چشم به هم زدنی فانی خواهند شد ،باید لذت برد .

 

از مولا بودنش لذت ببریم که حتی در ذکر  بسم الله الرحمن الرحیم هم که سخن از رحمت ورحیمیت خدا است باز کبریایی او ظاهر است . مگر نه اینکه در بین انسانها اگر معلمی بگوید من مهربان ترین معلم هستم همه اورا متکبر خواهند خواند ، حال می بینیم که خدا خود را بخشنده ترین و مهربان ترین معرفی می کند . آیا این از روی کبر خدا نیست.

 

پیامبر اعظم (ص) :

قال الله تعالی :« الکبریاء ردائی فمن ناز عنیّ ردائی قصمته »    

خدای والا می فرماید : کبریا ردای من است و هر که مدعی ردای من شود در هم می شکنمش .

 

مولا آن عبادتی را از بنده می پذیرد که بی چون و چرا عمل کرده باشد و نه آنکه به دل بنده خوش آمده و عمل کرده باشد مانند عمل به رساله عملیه در حوزه فروع دین . همین که مسجل شد خدا حتما این تکلیف ،مثلا شکسته خواندن نماز در مسافرت، را مورد نظر قرار داده باید دقیق همان را عمل کرد .

 

باید به خدا اعتماد کرد ؛ توکل از گونه است ، یعنی بنده فعل را شروع می کند ولی میداند که فعل بهانه است و همان چه که خدا می خواهد انجام خواهد شد .

اگر این استدلال ها درست نبود خدا از سر لطف و برای هدایت ما هیچ گاه لازم نمی دید که مقام پست ما را مدام حتی در اولین لحظات وحی به رخ ما بکشد : 

« خلق الانسان من علق »

 

پس همیشه بنا را بر این بگذاریم که حتی اگر حکمت امری برای ما روشن نبود ولی مجاب شدیم که امر خدا در آن محقق شده آن را از سر اطاعت به کار ببندیم .

                                              ادامه دارد                               

دوست خوب از کیمیا بالاتر است

                     

 

جناب آقای بیگدلی نقل کردند:
در یکی از روزهای فصل بهار که خدمت آقای مجتهدی بودم  فرمودند:

 قبل از انقلاب که گنبد حضرت رضا (علیه‌السلام) یک پوسته طلا بیشتر نبود می‌خواستم این پوسته طلا را پایین آورم و به جای آن گنبد را با خشتهای طلا بازسازی کنم،

 آقا بیگدلی گفتند که خود فکر کردم، دیدم اصلاً پول این طلا را نمی‌شود حساب کرد!
به آقا عرض کردم: آقا جان می‌خواستید به خرج آستانه مقدس حضرت رضا (علیه‌السلام) این کار را انجام دهید؟
فرمودند:

خیر آقا جان.

گفتم پس به خرج چه کسی؟
فرمودند:

 به حساب خودم، آنگاه فرمودند: این پنج مورد را یادداشت کنید و آنها را نام بردند، سپس فرمودند: هرگاه آنها را باهم مخلوط کرده و به مس بزنید طلای بیست و چهار عیار بدست می‌آید که کیفیت آن از طلای خود معدن هم بالاتر است.

در این هنگام متوجه شدم که آقا می‌خواهند مرا پس از دوازده سال که در محضرشان بوده‌ام، امتحان کنند.
به ایشان عرض کردم آقا جان جمال شما را عشق است که از کیمیا هم برای ما بالاتر است، من یک کسب جزئی دارم و همین قدر که اموراتم بگذرد مرا کفایت می‌کند و احتیاجی به کیمیا ندارم و از شما سپاسگزارم.
ایشان آن روز ساکت شدند اما مدتی بعد به من فرمودند:

وقتی حضرت رضا (علیه‌السلام) رفیقی را برای انسان بفرستند از کیمیا هم بالاتر است.
منبع : صالحین

نزدیکی خدا به بندگان

 

سلام .  ورود به شهر رسول رحمت ، پیامبر اعظم (ص) ، ماه شعبان را به همه دوستان تبریک می گویم . می خواستم برای همه هدیه تهیه کنم دیدم هیچ هدیه ای بالا تر از این نیست که انسان بداند چقدر به خدا نزدیک است و ازآن مهم تر خدا چقدر به او نزدیک است . امید آن دارم به این وسیله شوق روز افزون شما  به صحبت با خدا فزونی یابد و در این ایام و لیالی شریف ما را هم در نجوای شبانه خود بی اجر نگذارید . 

خدا در قرآن فاصله خود را با بندگانش به صورت های مختلفی بیان نموده است .

 

دسته اول : فقط بر نزدیکی خودش به بندگان اشاره دارد؛

« فانی قریب اجیب دعوة الداع » (بقرة 186 )

 

دسته دوم : خدای سبحان در مقام مقایسه بر آمده و خود را نسبت به بنده نزدیکتر از دیگر انسانها میداند ؛

« و نحن اقرب الیه منکم ولکن لا تبصرون » (واقعه 85 )

 

دسته سوم : خدا باز هم در مقام مقایسه خود را از اجزای بدن انسان هم به او نزدیک تر می داند

« و نحن اقرب الیه من حبل الورید »

 

دسته چهارم : خدا خود را از خود انسان هم به او نزدیک تر می داند و در این مقام به انسان دستور می دهد ؛

« یا ایها الذین امنو استجیبوا لله و لرسول اذا دعاکم لما یحییکم و اعلموا ان الله یحول بین المرء و قلبه »

 

انسان موجودی اجوف و میان تهی است . پس بین انسان و خود انسان احاطه هستی حق فاصله است . پس خدا از همه کس نزدیک تر است و داعی باید توجه کند که وقتی چیزی مسئلت دارد خدا از او دور نیست . وقتی خدا نزدیک است پس همه اوصاف و افعال الهی نیز نزدیک است پس داعی ادب کند و آهسته با خدا صحبت کند  و ادب داعی همان ناله و تضرع است .

                                             التماس دعا