نگاه نو

این وبلاگ با موضوعات معرفتی و روانشناسی در جهت پیشبرد سطح آگاهی اعضای خود و عموم استفاده کنندگان فعالیت می کند .

نگاه نو

این وبلاگ با موضوعات معرفتی و روانشناسی در جهت پیشبرد سطح آگاهی اعضای خود و عموم استفاده کنندگان فعالیت می کند .

فتنه شدیدتر از فتنه دجال

فتنه شدیدتر از فتنه دجال

در کتاب وسائل‌الشیعة که توسط شیخ حرّ عاملی گردآوری شده و از زمان تألیف تاکنون مدار تحقیق و استنباط فقها در احکام شرعی بوده، روایتی از امام رضا علیه‌السلام درباره‌ی "فتنه"‌ آمده است که می‌فرمایند:
"إنّ ممّن ینتحلُ مودّتنا أهلَ البیت، من هو أشدُّ فتنةً علی شیعتِنا من الدّجّال.
فقلتُ: بماذا؟
قال: بموالاتِ أعدائِنا و معاداةِ أولیائِنا. إنّه إذا کان کذلک، اختلطَ الحقُّ بالباطل و اشتبهَ الأمرُ فلم یُعرَف مؤمنٌ من منافقٍ"*
"همانا از کسانی که مدعی مودت ما اهل بیت هستند، کسی هست که در فتنه‌گری، برای شیعیان ما از دجال شدیدتر است. (راوی) گفتم: برای چه؟ (امام) گفت: به خاطر دوستی با دشمنان ما و دشمنی با دوستانمان. چون چنین شد، حق با باطل آمیخته می‌شود و مؤمن از منافق بازشناخته نمی‌شود."

سیمای فتنه‌گران
بر اساس این بیان حضرت، کسانی که مدعی مودت اهل بیت هستند، ممکن است فتنه‌هایی بیافرینند که برای شیعیان واقعی، از فتنه‌ی دجال در آخرالزمان- که از نشانه‌های نزدیکی ظهور حضرت حجت(عج) است- شدیدتر و دشوارتر باشند. بنابراین نمی‌توان تنها با ظاهر اشخاص که خود را محب و طرفدار حق می‌نمایانند دل خوش کرد. بلکه باید رفتار و گفتار آن‌ها را با معیار حق سنجید.
در ادامه دلیل بروز این فتنه، به دوستی گرفتن دشمنان و دشمنی با دوستان اهل بیت- یعنی ارکان دین و ایمان- بیان شده است. این مسئله به نوبه‌ی خود، موجب اختلاط حق و باطل می‌شود و چهره‌ی حقیقت را به شبهه می‌آلاید تا جائی‌که مؤمن را نمی‌توان از منافق بازشناخت.
در واقع امام(ع) با ذکر ویژگی مهم فتنه‌گران یعنی دوستی با دشمنان و دشمنی با دوستان، پرده از ترفند آنان برداشته و معیار تشخیص حق و باطل را در فضای شبهه‌ناک بیان فرموده‌اند. بر این اساس کارآمدترین شاخص در این باره، بصیرت در تمسک به دو اصل "ولایت دوستان و برائت از دشمنان" است که در آموزه‌های دینی، لازمه‌ی ایمان شمرده شده‌اند.
 
در جامعه‌ی اسلامی هریک از شهروندان باید به خود نگاه کند تا گفتار و رفتار او دانسته و ندانسته بخشی از پازل دشمن را تکمیل نکند و جای دوست و دشمن عوض نشود. از این رو بیان ویژگی فتنه‌گران در کلام امام(ع) در واقع ارائه‌ی درمان و راه علاج هم هست. نخبگانی که در تصمیم‌سازی‌ها در جامعه‌ی اسلامی مؤثر هستند و کردار آن‌ها بر جهت‌گیری جامعه تأثیر می‌گذارد، باید مراقب نزدیک شدن به دشمنان باشند.
رهبر معظم انقلاب علاوه بر این‌که از سال‌ها پیش بر اهمیت توجه به "واکنش دشمن" در برابر "کنش نخبگان" در جامعه تأکید کرده‌اند, در چند ماه اخیر نیز بر این نگاه راهبردی تأکید ویژه‌ای داشته‌اند:
"یک وقت مى‌‌بینید ما در داخل جدول و پازل‌هاى دشمن قرار می‌گیریم- در پازل، مجموعه‌‌اى را کنار هم می‌چینند، تا یک شکلى از تویش در بیاید- تا یکى از این اجزاء را ما تأمین بکنیم. خوب، این خیلى چیز بدى است؛ ما باید سعى کنیم که تأمین‌‌کننده‌‌ى اجزاء او نباشیم. مثل این جدول حروف متقاطع که وقتى کنار هم گذاشته می‌شود، یک کلمه‌‌اى از تویش در مى‌‌آید. دشمن یک جدولى این جورى درست کرده، براى اینکه یک حرفى از تویش در بیاورد؛ چند تا از این حروف را هم ما بگذاریم! این را باید مراقبت کرد؛ بحث سر این است؛ باید جدول دشمن را کامل نکنیم؛ پازل دشمن را کامل نکنیم؛ ببینیم دشمن چه کار دارد می‌کند و چه کار می‌خواهد بکند؛ اهداف و حضور واضح او را ببینیم."

ریشه فتنه
امام رضا علیه‌السلام ابتدا به ادعای مودت اهل بیت از سوی فتنه‌گران بدتر از دجال، اشاره می‌کنند. چون ظاهرسازی آن‌ها- در حالی که در پشت پرده با دشمنان دوستی می‌کنند- حقایق را بر کسانی که ولایت نسبت به دوستان و برائت از دشمنان را معیار نمی‌گیرند، می‌پوشاند. در چنین شرایطی، فضای فتنه به وجود می‌آید و دیگر مؤمن از منافق تشخیص داده نمی‌شود؛ زیرا منافقان خود را مصلح دلسوز می‌نمایاند. "آن چیزى که مشکل را ایجاد می‌کند، همان فریب، همان غبارآلودگى فضا و همان چیزى است که در بیان امیرالمؤمنین علیه الصّلاة و السّلام هست: و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث، فیمزجان؛ فهنالک یستولى الشّیطان على اولیائه."
بنابراین دوستی با دشمنان که مبنای آن اعتماد به دشمن است، یکی از علل بروز فتنه- یعنی غبارآلود شدن فضای اذهان عمومی- است. رهبر انقلاب در سخنان مهم که سال‌ها پیش درباره‌ی تبیین طرح فروپاشی شوروی ایراد فرموده‌اند، به خطای تاریخی گورباچف در اعتماد به دشمنان کشورش، اشاره می‌کنند و مسؤولان جمهوری اسلامی را نیز به عبرت‌گیری از آن فرامی‌خوانند.

در این شرایط راه‌کار برون‌رفت از فتنه، هوشیاری و بصیرت در تشخیص حق و باطل و گم‌ نکردن معیارها در فضای آلوده‌ی افکار عمومی است. بصیرت، غبارآلودگى فتنه را از بین می‌برد اما اگر بصیرت نبود، ممکن است انسان حتی با نیت خوب، در راه بد قدم گذارد. اگر در جبهه‌ى جنگ راه را ندانیم و نقشه‌خوانى بلد نباشیم، ممکن است در محاصره‌ی دشمن قرار گیریم. در این شرایط تنها یک قطب‌نما می‌تواند به داد انسان برسد. در زندگىِ پیچیده‌ى اجتماعىِ امروز، می‌توان نام این قطب‌نما را بصیرت گذاشت.
از سوی دیگر با توجه به متن روایت، یکی از راه‌های کسب بصیرت و از بین بردن زمینه‌ی فتنه، اعتماد به دوستان و بدبینی نسبت به دشمنان و رفتار آنان است. رهبر انقلاب در این‌باره می‌گویند: "امروز در مقابل نظام جمهورى اسلامى که فعلاً قله‌ى اسلام‌طلبى در دنیاى اسلام است، صفوفى قرار گرفته‌اند؛ استکبار جهانى در قلب آن صفوف است؛ صهیونیسم در قلب آن صفوف است. این‌ها به طور صریح، دشمنان خونى اسلامند، پس دشمنان خونى جمهورى اسلامى‌اند. این شد یک معیار. اگر حرکتى کردیم، کارى کردیم که به نفع این دشمن انجام گرفت، باید بدانیم اگر غافلیم، هوشیار بشویم، بدانیم که داریم راه غلط می‌رویم. اگر حرکتى کردیم که دیدیم این دشمن را خشمگین می‌کند، بدانیم که راهمان راهِ درست است... آن چیزى که دشمن را خشمگین می‌کند، این همان خط درست است. آن چیزى که دشمن را مشعوف می‌کند، ذوق‌زده می‌کند، سعى می‌کند بر روى او هى تکیه کند؛ در تبلیغات، در سیاست‌ورزى، این آن خط کج است؛ این همان زاویه‌دارى است."