نگاه نو

این وبلاگ با موضوعات معرفتی و روانشناسی در جهت پیشبرد سطح آگاهی اعضای خود و عموم استفاده کنندگان فعالیت می کند .

نگاه نو

این وبلاگ با موضوعات معرفتی و روانشناسی در جهت پیشبرد سطح آگاهی اعضای خود و عموم استفاده کنندگان فعالیت می کند .

دین - سیاست - انتظار

امام راحل تفکر انزوا و عزلت را تفکری استعماری دانسته، در مقابل، اندیشه تشکیل حکومت را سیره حضرت رسول اکرم (ص) برمی‌شمارند و می‌فرمایند: «در قدیم اگر یک روحانی راجع به امور سیاسی مردم صحبت می‌کرد می‌گفتند رهایش کنید او سیاسی است که این نوع تفکر بلااشکال از شیاطین داخل و خارج بوده است، آنها به ما باورانده بودند که روحانی باید عبایش را سر بکشد و فقط برود مسجد نماز معمولی‌اش را بخواند. روحانی حق دخالت در هیچ امری را نداشت ولی واقعیت این است که ما تابع حضرت رسول و ائمه (ع) هستیم که همه امور دست آنها بود، حکومت تشکیل دادند و مردم را هدایت نمودند....»9

پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به رهبری امام راحل و تلاش مردم و شاگردان مکتب او، تفکر جدایی دین از سیاست را به حاشیه راند و جمهوری اسلامی الگویی برای مسلمانان سراسر جهان گردید. اما یکی از نگرانی‌های بزرگ امام راحل بازگشت حوزه‌ها و به تبع آن نظام اسلامی به سوی تفکر جدایی دین از سیاست بود و از آنجایی که تفکیک‌ناپذیری دین از سیاست را تفکر و رسالت پیامبر برمی‌شمردند از متحجرین که در صدد تفکیک دین از سیاست برآمده بودند به عنوان «دشمنان رسول خدا (ص)» یاد می‌کردند. ایشان در پیامی به مراجع اسلام و روحانیون سراسر کشور فرمودند: «خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان در حوزه‌های علمیه کم نیست، طلاب عزیز لحظه‌ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروّج اسلام آمریکایی‌اند و دشمن رسول خدا (ص). آیا در مقابل این افعی‌ها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟»10

ایشان در سخنرانی دیگر خود خطر بازگشت اسلام آمریکایی به حوزه‌های علمیه را که از منظر حضرت امام دمیده شدن روح خمودگی و انزواطلبی در کالبد طلاب و کنارگیری از عرصه سیاست بود، گوشزد کردند و فرمودند: «اگر همه شما  با هم نباشید و از باطن بپوسید شک نکنید که بعد از چندی همان مسائل سابق به یک صورت بدتری پیش خواهد آمد، همان اسلام شاهنشاهی دوباره بر‌می‌گردد، آنها می‌دانند که باید بگویند اسلام، امریکا هم برای اسلام دلش می‌سوزد اما اسلام آمریکایی در زمان شاه هم بود، اسلام آمریکایی بود، کسی حق نداشت دخالت در هیچ امری بکند، اسلام آمریکایی این بود که ملاها بروند درسشان را بخوانند، چه کار دارند به سیاست. با صراحت لهجه می‌گفتند، از بس تزریق شده بود در این مغزها باورشان آمده بود که باید برویم توی مدرسه درس بخوانیم. چه کار داریم به اینکه به ملت چه می‌گذرد.»11

 

آیت الله مصباح یزدی در خصوص موضع‌گیری امام راحل در مقابله با مقدس‌نماهایی که اسلام را تنها درچهارچوب احکام عبادی خلاصه می‌کردند، می‌نویسد: «امام (قدس سره) می‌فرمودند که مقدس نماهادر صدد برمی‌آیند به وظیفه عبادی خود عمل کنند، اما وظیفه اصلی خویش را که تحصیل عمل و شناخت صحیح است فراموش کرده‌اند. با همان سلیقه‌های کج و با جهالت خود راهی را می‌پیمایند و بر آن اصرار و تعصب نیز می‌ورزند. زیان این طایفه برای اسلام بیش از زیان فاسقان است. این دسته نه خود به جایی می‌رسند و نه می‌گذارند دیگران پیشرفت کنند. به تعبیر امام صادق (ع) «مَنْ عَمِلَ عَلی غیرِ علمٍ ما یُفْسِدُ اَکْثَرُ مِمّا یُصْلِحُ» (بحار الانوار، ج 1، ص 208) کسی که بدون علم و شناخت عمل می‌کند، بیش از آنچه اصلاح کند، فساد و تباهی به بار می‌آورد.»7

 

در میان گروه یاران امام و علمای به نام حوزه‌های علمیه که در برابر شکل‌گیری «انجمن حجتیه  نوین» و منادیان جدایی دین از سیاست در قالب‌های نو، ایستادگی و همه هستی خود را فدای مبارزه با تحجر نوین نمودند؛ نام آیت الله مصباح چون خورشیدی می‌درخشد.

آیت الله مصباح، این مدافع حکومت اسلام ناب محمدی (ص) به خوبی به این نکته اشاره کردند که کسانی که یاران امام را به تحجر و واپسگرایی متهم می‌کنند، در حقیقت خود مجری دستورات و اهداف متحجّرینی هستند که امام از آنان به مارهای خوش خط و خال و دشمنان رسول خدا (ص) یاد کرده است. از این رو بدون هیچ دفاعی از خود، به دفاع از مکتب محمد (ص) و رسالت امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب در مقطع کنونی پرداختند و به گونه‌ای عمل کردند که امروز حرکت‌ها و موضع‌گیری‌های او به عنوان سندی پرافتخار از حرکت یک عالم شیعی در تاریخ تشیع و حوزه‌های علمیه به ثبت رسیده است.

بازگویی برخی از موضع‌گیری‌های آیت الله مصباح در برابر متحجرین اصلاح‌طلب خالی از لطف نیست:

 

 

 

الف) اعتقاد به نبرد علمی تا زمان ظهور حضرت مهدی (ع) از ویژگی‌های انجمن حجتیه است که به صراحت در اساسنامه آنان ذکر شده است.

 

منادیان جدایی دین از سیاست و مریدان فکری انجمن حجتیه معتقد بوده و هستند که وظیفه آنان تنها حرکت علمی و تبلیغ در راستای احیای دین است و هیچ وظیفه دیگری بر عهده آنان و اعضای آن انجمن نبوده و نیست، چنین تفکری بعد از دوم خرداد با طرح مسئله گفت‌وگو، تحمل‌پذیری و احترام متقابل و....زنده شد و تلاش برای نهادینه کردن این مقوله تا بدانجا پیش رفت که امروز اندیشه‌های انجمن حجتیه نه تنها در لوای «نبرد علمی» دنبال می‌شود بلکه اصلاح‌طلبان آمریکایی تا حدودی توانستند چنین تفکری را در بین برخی از جوانان و حتی انقلابیون دیروز تزریق کنند و با مطلق کردن نبرد علمی،  وابستگی فکری خود را به  انجمن حجتیه به اثبات رساندند.

اعتقادات آیت الله مصباح  در خصوص اجرای مراحل و مراتب امر به معروف و نهی از منکر و برخورد قاطعانه با هتاکان به دین و ملت،  آن هم توسط مجاری قانونی که درست در تقابل با اندیشه‌های انجمن حجتیه و مریدان فکری آنان بوده و هست، عرصه را بر این جریان تنگ کرد، انفعال در مقابل دشمن به نام گفتگو و مناظره در این مسیر تا جایی پیش رفت که سخن گفتن از اقدام عملی  علیه سلمان رشدی اقدامی خلاف  عُرف بین المللی تلقی شد، یعنی درست چیزی که امام نسبت به آن هشدار داده بودند. این مواضع آیت الله مصباح موجب شد تا « انجمن حجتیه نوین»  در حرکتی هماهنگ نبرد علمی و عملی آیت الله مصباح را حرکتی در راستای ترویج خشونت‌طلبی معرفی کنند. مواضع و دیدگاه‌های آیت الله مصباح در خصوص بستر‌سازی فردی و اجتماعی و نبرد توأمان علمی و عملی با مفاسد اجتماعی برای ظهور امام زمان (ع) که درست مواضع و دیدگاه امام راحل (ره) است تاکنون برای حجتیه‌ای‌های نوین گران تمام شده و می‌شود.

 

 ب) یکسونگری به اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت از دیگر ویژگی‌های انجمن حجتیه است.

شکی نیست که اظهار علاقه و محبت نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت از ویژگی‌های بارز شیعیان و منتظران حضرت مهدی (ع) است اما خلاصه کردن اظهار محبت و پر رنگ‌تر کردن این ویژگی در مقابل وظایف دیگر منتظران به گونه‌ای که گویی شیعه هیچ وظیفه‌ای جز اظهار علاقه و گریستن و نشستن و منتظر بودن ندارد از ویژگی‌های اعضای انجمن حجتیه است که تا حدودی به اندیشه ایمان‌گرایی مسیحیت نزدیک است. تبلیغ چشمگیر ایمان‌گرایی و مکفی دانستن اظهار علاقه و محبت به ائمه اطهار پس از تکیه زدن اصلاح‌طلبان بر مسند قدرت به ‌گونه‌ای دنبال شد که یکی از اهداف از پیش تعیین شده انجمن حجتیه نیز تحقق یافت. این روند زمانی سرعت گرفت که حتی واژه «مولا» نیز از سوی رئیس دولت اصلاحات به «دوستی» تعبیر شد.

آیت الله مصباح که عشق و علاقه و محبت او به وجود مقدس ائمه اطهار (ع) خصوصاً وجود مقدس امام زمان (عج) در واژه‌ها نمی‌گنجد در برابر اسلام یکسو‌نگری که با نادیده گرفتن اجرای شریعت ِالهی در همه عرصه‌ها و حوزه‌ها، تنها به اظهار صوری و ظاهری عشق و علاقه نسبت به ائمه بسنده می‌کند، شجاعانه ایستادگی کرد.ایشان در طول سال‌های گذشته، خصوصاً هشت سال حاکمیت اصلاح‌طلبان ولایت‌گریز بر اجرای دستورات ائمه اطهار در همه حوزه‌های زندگی فردی و اجتماعی تأکید کردند و از آنجا که مروّجان ایمان‌گرایی مسیحیت  و مبلغان یکسونگر مهدویت سخنان این عالم فرزانه را برنتافتند این شخصیت فانی در عشق امام زمان (عج) که بر این عقیده بوده و هست که آن وجود نازنین چیزی فراتر از عشق و علاقه به او از شیعیانش طالب است را به طرفداری از اسلام طالبان متهم کرده و می‌کنند.

د) انجمن حجتیه فقط امام معصوم را برای رهبری جامعه لایق می‌داند.

اعتقاد به معصوم به عنوان تنها کسی که لیاقت رهبری را دارد و هیچکس غیر از معصوم نمی‌تواند رهبری سیاسی جامعه اسلامی را داشته باشد ـاگر در این مسئله صادق باشندـ از باورهای جریان واپسگرای انجمن حجتیه است. این تفکر موجب شده است تا زمینه برای حاکمیت هر فاجر و فاسقی بر جان و مال و ناموس امت اسلامی خصوصاً شیعیان هموار گردد. تأکید رئیس این گروه بر اینکه «وجود صفت عدالت برای رهبری کفایت نمی‌کند و باید فرد معصوم باشد» از قبل از انقلاب مورد استقبال استعمارگران خارجی و مستبدان داخلی قرارگرفته است. این فرد در بین اعضای خود با بیان این مطلب که «معصومی بیاورید تا من کلت به کمر بسته  همراهی‌شان کنم»، به گونه‌ای سخن می‌گفت که گویی وجود مقدس امام زمان (عج) محتاج فردی مانند اوست که در برابر هرگونه هتک حرمت به اسلام و قرآن و شیعیان سکوت کرده است؟!

اعتقاد پیروان انجمن حجتیه به این مسئله که عادل هم می‌تواند خطا کند، دست مایه مدعیان دروغگوی حمایت از خط امام  و برخی اصلاح‌طلبان آمریکایی برای شکستن قداست امام راحل (ره) شد. با نگاهی به روزنامه‌ها و مجلات اصلاح‌طلبان آمریکایی در ده سال گذشته که به مقوله رهبری و امامت پرداخته‌اند، یکسانی افق دید این اصلاح‌طلبان را با انجمن حجتیه در این خصوص می‌توان دریافت. آنان با طرح مسائلی چون امام راحل (ره) هم خطاپذیر است و با استناد به مقاطعی از انقلاب و موضع‌گیری‌ها و تصمیم‌گیری‌های امام راحل (ره) به اقتضای روند رو به رشد انقلاب نه تنها در صدد اثبات نظریه انجمن حجتیه و قداست شکنی امام راحل (ره) برآمدند بلکه زمینه تطهیر کافران و مرتدان و مشرکان و نیز به میدان آوردن سلطنت‌طلبان و فاسدان عرصه فرهنگ و هنر دوران ستم‌شاهی را  فراهم کردند. تا جایی که رئیس دولت اصلاحات از مصدق که امام او را «مسلم هم نمی‌دانست»،  به گونه‌ای یاد کرد که گویی او نیز فردی چون امام بود. برادر همین فرد یعنی محمدرضا خاتمی نیز در موضع‌گیری دیگر نظر حضرت امام در خصوص «منافق پروری نهضت آزادی» را نوعی اشتباه امام برشمرد. پیروان جدید انجمن حجتیه در هشت سال گذشته در حرکتی هماهنگ چنان به پیش رفتند که همه حرکت‌های امام راحل اعم از موضع‌گیری امام در برابر بنی‌صدر، آقای منتظری و... را  زیر سؤال برده و با این حرکت موذیانه تلویحاً و گاه به صراحت موضع‌گیری رهبر انقلاب را به خاطر معصوم نبودن، اشتباه خوانده و خود را ملزم به پیروی از آن نمی دانستند. عجیب اینجاست که  اصلاح‌طلبان آمریکایی در مقابل موضع‌گیری‌های امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری ولایت مدار شده!! درست همان جمله را بر زبان می‌رانند که انجمن‌به زبان می‌آورد و آن اینکه «امام» و «رهبری» معصوم نیستند؟!!

 در مقابل این موضع‌گیری‌های افرادی که با نام امام و نان نظام، به آلاف والوف رسیدند و اینک به برکت موج سواری بر خون شهیدان چهره جهانی؟! شده‌اند، موضع‌گیری مردی از قبیله محمد (ص) یعنی آیت الله مصباح را باید نظاره کرد که با تمام عظمت اخلاقی، عرفانی و علمی، موضع‌گیری‌های امام و رهبری را واجب الاطاعة برمی‌شمارند و هرگونه خروج از فرمان «ولی فقیه» را خروج از دایره‌عبودیت الهی به تصویر می‌دانند.  نبرد آگاهانه و عالمانه آیت الله مصباح در برابر تفکر منحط ریزه‌خواران گروه‌های واپسگرا و ضد امامی که به نام معصوم نبودن امام و رهبری صورت می‌پذیرد، موجب شد تا این افراد دیدگاه‌های ولایت‌مدارانه ایشان را ترویج دیکتاتوری و استبداد قلمداد کنند و در تخریب و تضعیف جایگاه این عالم فرزانه از هیچ کوششی دریغ نورزند.

 

 

هـ. انجمن حجتیه به تفکیک رهبری دینی از رهبری سیاسی اعتقاد دارد.

تفکیک رهبری دینی از ر هبری سیاسی تزی بود که توسط انجمن حجتیه پس از انقلاب مطرح شد. انجمن که تا قبل از انقلاب هیچ اعتقادی به رهبری مذهبی در عرصه سیاست نداشت، پس از پیروزی انقلاب با گنجاندن بندی در اساسنامه خود مبنی بر حمایت از نظام و امام خمینی (ره) سعی داشت، با عقب‌نشینی تاکتیکی سیاست نفوذ در دستگاه‌های دولتی را دنبال کند. به همین جهت در برابر پرسش عامه مردم و نیز مریدان فکری خود در مسئله تقلید، «تقلید در احکام عبادی و فردی از یک مرجع» و «تقلید احکام سیاسی از امام خمینی (ره)»  را  شعار خود قرار داد. در حقیقت انجمن حجتیه با این شعار تفکر جدایی دین از سیاست خود را نیز به اثبات رساند، هر چند که در عمل هم ثابت کرد هیچ اعتقادی به رهبری سیاسی نداشته و ندارد. در آن برهه از زمان یاران امام (ره) خصوصاً شهید هاشمی‌نژاد به شدت در مقابل رویکرد انجمن حجتیه به «ولی فقیه» موضع گرفتند و چنین رویکردی را ناشی از عدم درک اسلام واقعی و جایگاه ولی فقیه برخواندند. چنین تفکیکی از سوی انجمن هم در حوزه نظری و هم در عرصه عملی، راه را برای انتخاب رهبری غیر معمم باز می‌گذاشت چرا که آنان تنها برای رهبری دینی جایگاهی حوزوی قائل بوده و هستند.

این اندیشه پس از دوم خرداد توسط به اصطلاح اصلاح‌طلبان دنبال شد و مقوله تفکیک رهبری دینی از رهبری سیاسی به صورتی علمی و عملی در دستور کار آنان قرارگرفت. سلب اختیارات رهبری، قائل شدن به جایگاه تشریفاتی رهبر، طرح دوگانگی قدرت و... و بسیاری از بلوک بند‌های مستقیم و یا غیر مستقیم اصلاح‌طلبان ریشه در همین نگرش داشته و دارد. اینان چون سلف خود گرچه در شعار به جایگاه «ولی فقیه» در عرصه سیاست آن هم به عنوان اصلی از اصول قانون اساسی تن دادند، اما در عمل ثابت کردند حتی به رهبری سیاسی امام و رهبری انقلاب اعتقاد نداشته و ندارند.

تلاش برای وارد کردن افراد غیر حوزوی در مجلس خبرگان رهبری که وظیفه انتخاب رهبر را بر عهده دارند در حقیقت گام اول برای طرح مسئله انتخاب رهبری سیاسی از میان افراد غیر حوزوی و درست در مسیر اندیشه‌های انجمن حجتیه در درازمدت است که متأسفانه حتی برخی از خواص هم در آستانه فرو غلطیدن در این دام هستند و متوجه نیستند که این تفکر، تفکر انجمن حجتیه است که برای انتخاب رهبر سیاسی باید افراد سیاسی باشند، هر چند که عالم و تحصیل کرده حوزه نباشند.

اصلاح طلبان آمریکایی در بدنه دولت و مجلس که از حمایت‌های مادی و معنوی دولت برخوردار بودند، تلاش وسیعی را در سوق دادن جامعه به تفکیک رهبری دینی از رهبری سیاسی از خود نشان دادند و در مسیر معرفی چهره‌های دیگر به عنوان جایگزینی رهبری انقلاب تا بدانجا پیش رفتند که نه تنها در بعد فردی و عبادی، به افرادی که عملاً انزوا و عزلت را در پیش گرفته، در هیچ کدام از صحنه‌های انقلاب خطر نکرده و حتی به حمایت زبانی از انقلاب نپرداخته بودند، گرایش پیدا کردند بلکه در بعد سیاسی هم به سمت مطرود امام رفتند و گاه برای ملاقات او در پشت بام منزل مجاور گرد آمده و ارادت سیاسی خود را نسبت به کسی اظهار داشتند که منزل او مرکز رنجاندن و آزردن دل امام و خاطرات او مجموعه‌ای از تهمت‌ها به امام و فرزندش مرحوم حاج سیداحمد آقا به شمار می‌رود.

رویارویی آیت الله مصباح با آنانی که سخنان و موضع‌گیری‌های رهبری را سخنان و مواضع کاملاً سیاسی تلقی کرده و تنها در چارچوب قانونی قابل اجرا می‌دانستند ـالبته به ظاهر، ولی اینان در عمل ثابت کردند در چهارچوب قانون هم به سخنان رهبری پایبند نیستند ـ  و برای عمل به فرمان رهبری هیچگونه جنبه تکلیفی و الهی قائل نبودند، مروجان اندیشه انجمن حجتیه و مبلغان سکولاریزم نوین را سخت برآشفته و آنان را مجبور ساخت تا برای رهایی از قرار گرفتن در محکمه عدل مردم ولایت‌مدار، در فرافکنی آشکار، آیت الله مصباح را به چیزی متهم کنند که خود بدان متهم بوده و هستند. اصلاح‌طلبان آمریکایی، سیل اتهام و دروغ را به سوی آیت الله مصباح گسیل داشتند، تا خود را در میان غوغا و هیاهو، از محاکمه افکار عمومی مصون دارند.

 

نظرات 5 + ارسال نظر
زینب چهارشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 19:56 http://zeynab73.blogsky.com

پس بایدبدونیم که انقلاب چه نعمت خوبی است وقدرشوبدونیم ازش محافظت کنیم.

زی زی پنج‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:11 http://nanazaza.blogfa.com/

سلام بر شما دوست خوب
از لطف شما ممنونم
اگر ممکنه در قسمت لینک وبلاگ من به آدرسهای زیر هم برو اگر از هر کدامشان خوشت آمد بگو لینکت کنم.
۱ - شناخت روستا حداده
۲ - مراسم محرم روستای حداده

زی زی پنج‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:15 http://nanazaza.blogfa.com/

سلامی مجدد
به این آدرس هم برو
دوستداران و عاشقان یوسف فاطمه الزهرا
خدانگهدارت بازهم بهم سر بزن

دکتر مجتبی کرباسچی پنج‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:50 http://www.mojtaba334.blogfa.com

سلام
" صاحبدلان "
این سایت مجموعه گرد آوری اشعار عارفانه و عاشقانه شعرای قدیم وجدید است
واین بار " راز ماندگاری اسلام "و " شعر شیخ بهایی"مقصود من از کعبه وبتخانه توئی تو "
منتظر حضور سبز تان هستم
خدا یارتان

صفدریان شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 23:28 http://azadandishesf.com

با سلام ؛
ما گروهی از بچه های آزاد اندیش اصفهان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد